حقايق جالبي از برگزاري مهمترين رويداد دوچرخهسواري در فرانسه وجود دارد كه به شرح زير ميباشند:
تور دوفرانس توسط سردبير يك نشريه ورزشي به نام (عصر ماشين) “La Auto” بنيانگذاري شده، نشريهاي كه در حقيقت پدر نشريه ورزشي امروزي و مدرن اكيپ (La Equipe) ميباشد.
برگزاري مسابقه براي اولين بار در 19 ژانويه سال 1903 توسط نشريه اعلام گرديد. اين موضوع بعدها ثابت كرد كه باعث افزايش تيراژ روزنامه از رقم 25 هزار نسخه قبل از برگزاري تور سال 1903 به رقم جالب 65 هزار نسخه بعد از برگزاري تور گرديد.
در مسابقه سال 1908 تيراژ روزنامه به رقم جالب 250 هزار نسخه بالغ گرديد. در خلال برگزاري تور سال 1923 اين آمار به رقم جالب 500 هزار نسخه در روز رسيد.
ركورد 854 هزار نسخه فروش در يك روز به سال 1933 توسط سردبير “دسگرانژ” ثبت شد. امروزه تور توسط شركت “ASOَ=Amaury Sports Organisation” ” برگزار ميشود كه بخشي از گروه رسانهاي است كه نشريه اكيپ نیز بخشی از آن ميباشد. اين شركت علاوه بر تور دوفرانس مسئول برگزاري تورهاي ولتاي اسپانيا، قطر و عمان نيز ميباشد.
يكي از حقايق جالب اين كه مجموع مديران تور در نزديك به يك قرن، تنها هفت نفر بودهاند. “هنري دسگرانژ” از 1903 تا 1939،” ژاك گوده” از 1947 تا 1961،” ژاك گوده و فليكس لوتيان” (مشتركا) از 1962 تا 1986،” ژان فرانكويس ناكه” از 1987 تا 1988، “ژان پيير كوركول” از 1988 تا 1989،” ژان ماريلبلان” از 1989 تا 2005 و از سال فوق تا پايان دوره 98 نيز” كريستيان پرودهوم” مدير تور دوفرانس بوده است.
ميزان كالري مصرف شده براي هر دوچرخهسوار در هر روز به طور متوسط پنج هزار و 900 كالري و حداكثر 9 هزار كالري ميباشد. به اين ترتيب با در نظر گرفتن مصرف ميانگين پنج هزار و 900 كالري، كل انرژي مصرفي دوچرخهسواران در طول 21 مرحله به 123 هزار و 900 كالري خواهد رسيد.
تعداد ركابهاي زده شده براي هر دوچرخهسوار در طول سه هفته 324 هزار (با 60 دور در دقيقه) و 486 هزار (با احتساب 90 دور در دقيقه) خواهد بود.
طول موانع فلزي نصب شده در كل مراحل تور به 217 مايل ميرسد.
تعداد ژاندارمهاي (پليس نظامي فرانسه) به كار گرفته شده در طول تور 13 هزار نفر ميباشد.
تعداد زنجير چرخهاي پاره شده توسط دوچرخهسواران به طور متوسط سه رشته ميباشد. “لنس آرمسترانگ” با هر زنجير چرخ به طور متوسط يك هفته پيش رفته است.
تعداد لاستيكهاي مصرفي توسط دسته دوچرخهسواران در طول تور 792 حلقه ميباشد.
بيشترين تعداد برنده شدن در مراحل تور توسط يك دوچرخهسوار در طول حيات تور دوفرانس متعلق به “ادي مركس” بلژيكي با 34 پيروزي ميباشد. (1969: شش مرحله وردهبندي مجموع انفرادي،1970: هشت مرحله و ردهبندي مجموع انفرادي، 1971: چهار مرحله و ردهبندي مجموع انفرادي، 1972: هشت مرحله و ردهبندي مجموع انفرادي، 1974: هشت مرحله و ردهبندي مجموع انفرادي، 1975: دو مرحله)
بيشترين تعداد پيروزي در مراحل يك دوره از تور با هشت مرحله به طور مشترك متعلق به” شارل پليسيه” (1930)،” ادي مركس” (1974-1970) و “فردي مارتنز ” (1976) ميباشد.
بيشترين تعداد دوچرخهسواراني كه پيراهن طلايي را در يك دوره برتن كردهاند در سال 1987 اتفاق افتاده كه در آن پيراهن طلايي هشت بار دست به دست شده است.
بيشترين تعداد روزي كه را كه يك دوچرخهسوار پيراهن طلايي را برتن داشته متعلق به “ادي مركس” بلژيكي است كه با هفت بار حضور، 96 روز آن را برتن كرده است.
از سال 1947 به بعد فتح تور با بيشترين اختلاف زماني (اختلاف با نفر دوم) 28 دقيقه و 27 ثانيه بوده است كه توسط “فائوستو كوپي” ايتاليايي در سال 1952 ثبت شده است.
در سال 1989 فشردهترين رقابت تور دوفرانس به وقوع پيوسته و طي آن “گرگ لموند” آمريكايي، “لوران فينون” فرانسوي را در مرحله تايم تريل 58 ثانيه گرفت تا با هشت ثانيه در آخرين مرحله پيراهن طلايي را از تن وي درآورد. اين نزديكترين اختلاف زماني ثبت شده در تاريخ تور است.
طولانيترين فرار انفرادي ثبت شده به طول 253 كيلومتر توسط “آلبرت بورلون” در سال 1947 ميباشد.
بزرگترين فاصله زماني در يك مرحله به سال 1976 توسط “خوزه لوئيس ويخو” با 22 دقيقه و 50 ثانيه ثبت شده است.
سريعترين پرولوگ با 152/55 كيلومتر در ساعت توسط “كريستوف بوردمن” به سال 1994 در مسافتي به طول 2/7 كيلومتر ثبت شده است.
سريعترين تايم تريل انفرادي با 545/54 كيلومتر در ساعت توسط “گرگ لموند” در سال 1989 در مسافتي به طول 5/24 كيلومتر رقم خورده است. (اين ركورد، “لموند آمريكايي” را صاحب پيراهن طلايي نمود. جالب اين كه او تا قبل از برگزاري مرحله تايم تريل انفرادي 50 ثانيه از “لوران فينون” عقب بود اما موفق شد او را 58 ثانيه بگيرد و با هشت ثانيه پيراهن طلايي را برتن كند.)
سريعترين تايم تريل تيمي با 930/54 كيلومتر در ساعت توسط تيم “گويس” Gewiss در سال 1995 در مسيري به طول 67 كيلومتر رقم خورده است.
سريعترين ميانگين در مسيرهاي كفي با 355/50 كيلومتر در ساعت توسط “ماريو چيپوليني” در سال 1999 و در مسير” لاوال- جلوويس” به طول 194 كيلومتر به ثبت رسيده است.
بالا ترین ميانگين سرعت در كل تور با 276/40 كيلومتر در ساعت توسط” لنس آرمسترانگ” در سال 1999 ثبت شده است.
مسنترين برنده تور دوفرانس “فيرمين لامبوت” Firmin Lambotفرانسوي با 36 سال سن در سال 1922 اين عنوان را به خود اختصاص داده است.
جوانترين برنده تور “هنري كورنه” فرانسوي با 20 سال سن در سال 1904 بوده است. (البته وي به دليل حذف نفرات بالاسري در جدول ردهبندي – که به دليل تقلب از جدول رده بندی حذف شدند – حائز اين عنوان گرديد.)
بيشترين دفعات حضور در تور دوفرانس توسط يك دوچرخهسوار متعلق به “يوپ- تسو تملك” با 16 بار ميباشد كه بين سالهاي 1970 تا 1986 به ثبت رسيده است. نكته قابل توجه اين كه وي در تمامي دفعات حضور، مسابقه را به پايان رسانده است.
در سال 2010، پانزده ميليون بيننده در طول مسير مسابقه، مراحل مختلف تور را نظارهگر بودند.
فرانسويها به عنوان ميزبانان تور دوفرانس از زمان برپايي مسابقه 36 بار فاتح آن شدهاند.
پاريس به عنوان نقطه شروع و يا پايان 132 بار مسابقه را ميزباني كرده است. * كوتاهترين مسير كفي مسابقه به طول 52 كيلومتر در مرحله هفتم از “سن مين لوگران” به” لوريان “برگزار شده است.
198 دوچرخهسوار در سال 2010 تور دوفرانس را استارت زدند.
1200 اتاق هتل براي تيمها، كادر اجرايي تور و خبرنگاران در طول تور به سال 2010 رزرو گرديد.
سال 1904 اولين پرونده تقلب مستند در تور دوفرانس به ثبت رسيده است.
دو هزار و 965 ساعت پوشش تلويزيوني در سال 2010 در تور دوفرانس صورت گرفته است.
هشت هزار و 400 كيف غذا در طول تور در ايستگاههاي تغذيه در سال 2010 توزيع گرديد.
در سال 2010، تعداد 25 هزار و 55 نفر براي حراست تور به كار گرفته شدند.
42 هزار بطري آب توسط تيمها در كل مسابقه سال 2010 مصرف شد.
اريك زابل آلماني شش سال پياپي از سال 1996 تا 2001 موفق به فتح پيراهن سبز گرديد.
“ريچارد ويرهنك” فرانسوي موفق به فتح هفت بار پيراهن سلطان كوهستان گرديده است.
دو دوچرخهسوار نيز موفق به فتح شش باره اين پيراهن شدهاند:
“فدريكو باها مونتس” اسپانيايي و “لوسين فن ايپ” بلژيكي.
“لنس آرمسترانگ” آمريكايي با هفت بار بيشترين پيروزي را در رده پيراهن طلايي دارد.
”ادي مركس” بلژيكي، “برنارد هينو” فرانسوي، “ميگوئيل ايندوراين” اسپانيايي و “ژاك انكتيل” فرانسوي نيز موفق به پنج بار پيروزي شدهاند.
دوره اخير رقابتهاي تور دوفرانس با قهرماني “كادل اوانس” Cadel Evans دوچرخهسوار استراليايي پايان يافت.
اين براي اولين بار در تاريخ یکصد وهشت ساله تور دوفرانس بود كه در پايان آن يك استراليايي توانست نام خود را به عنوان فاتح اين رقابت نفسگير ثبت كند. براي استرالياييها اين پيروزي آنچنان بزرگ بود كه آن را در رديف پيروزي تاريخي تيم قايقراني آبهاي آرام تيم استراليا بر تيم آمريكا در سال 1983 قرار دادند.
“كادل اوانس” متولد چهاردهم فوريه 1977 برخلاف تصور دوچرخهسوار نامآشنايي است، او تا قبل از تور دوفرانس 2011 سابقه بالا رفتن از سكوهاي افتخار “گراندتورها “را در كارنامه دارد. ضمن اين كه او برنده مسابقات جاده قهرماني جهان و نيز فاتح كلاسيكهاي معتبر يك روزه نيز گرديده است.
پيروزي وي در تور دوفرانس 2011 در برابر” برادران لوكزامبورگي شلك” (اندي و فرانك) رقم خورد. وي در مسابقات تور دوفرانس در سال 2007 بعد از “آلبرتو كونتادور اسپانيايي” در رده دوم ردهبندي مجموع انفرادي قرار گرفت. او در توردوفرانس 2008 نيز بعد از يك اسپانيايي ديگر “كارلوس ساستره Carlos Sastre” رده دوم مجموع انفرادي را تكرار كرد.
“اوانس” در مسابقات” وولتاي اسپانيا” 2009 بعد از “آلخاندرو وال ورده” و “ساموئل سانچز” هر دو از اسپانيا در رده سوم مجموع انفرادي قرار گرفت، ضمن اين كه “اوانس” در سال 2010 برنده پيراهن اسپرينت جيروي ايتاليا گرديد.
“اوانس” در سال 2009 در مسابقات جاده قهرماني جهان و در حضور “الكساندر كولوبنف” از روسيه و “خواكين رودريگوئز” از اسپانيا عنوان قهرماني جهان را بدست آورد.
اين مهم در حالي به دست آمد كه وي در مسابقات سال 2007 قهرماني جهان بعد از “پائولو بتینی” از ايتاليا، “الكساندر كولوبنف” از روسيه، “اشتفان شوماخر” از آلمان (شوماخر در سال 2011 در قالب تيم ميكه ايتاليا در تور دوچرخهسواري آذربايجان شركت كرد) و “فرانك شلك” از لوكزامبورگ عنواني بهتر از پنجمي بدست نياورد، ضمن اين كه علاوه بر افتخارات فوق، “اوانس” در سال 2010 برنده مسابقه معتبر كلاسيك “Fleche wallone” بلژيك شده است.
با پيروزي در تور دوفرانس 2011، “كادل اوانس” با 34 سال، دومين دوچرخهسوار مسن برنده تور گرديد، وی مسافت 3330 كيلومتر را در 86 ساعت و 12 دقيقه و 22 ثانيه پيمود تا براي استرالياييها افتخاري بينظير كسب كند.
منبع: سایت فدراسیون دوچرخه سواری – ترجمه: علي اکبر عبدل زاده