تمام روزهایی که هوا خوب بود با دوچرخه می رفتم و تمام شهرها و دهکده های زیبا و آروم رو یکی یکی می گشتم. همه جا سخاوت مندانه مسیرهای مستقل برای دوچرخه سواری کار شده بود.
مسیرهایی با روکش قرمز رنگ و خط کشی سفید که سرتاسر مسیر چه در شهرها و چه بین شهرها همه جا بود و می شد با آرامش و اطمینان لذت دوچرخه سواری رو برد. در مناطق جنگلی هم چندین مسیر مستقل برای دیدن گوشه زوایای جنگل تدارک دیده شده و البته در تمام مسیرها هم تابلوهای نقشه مسیر دوچرخه سواری که تمامی نقاط رو مشخص کرده بود و تمام فواصل رو به کیلومتر توش نوشته وجود داره.
کافیه بر اساس همین تابلوهای فراوانی که همه جا هستن و سر هر تقاطعی یکیش رو کاشتن مسیرت رو از میان شبکه پیچیده و وسیع مسیرها پیدا کنی. تو هلند همه از پیر و جون دوچرخه سواری می کنن. دوچرخه علاوه بر تمام خواص زیست محیطیش یا به اصطلاح دوستیش با طبیعت، به نوعی وسیله عدالت گستره هم هست! یعنی که نیروی محرکش فقط از طریق قدرت بدن انسانه که این باعث می شه تفاوت فاحشی بین آدم ها در استفاده از دوچرخه نباشه و به این معنا نوعی دمکراسی در رفت و آمد به وجود می یاره. درصد زیادی از جمعیت هلند سالمندن ولی همه این قوم سالمند از کله سحر تا نیمه های شب با همین دوچرخه این ور و اون ور میرن. جالبه که روزهای تعطیل همین سالمندان محترم به صورت زن وشوهری و در حالی که لباس ورزشی یک شکل به تن دارن و حتی دوچرخه هاشون هم شبیهه همه، می زنن به دشت و دمن و از سلامت و نشاطشون حداکثر استفاده رو می کنن. من که واقعا مجذوب این سبک زندگیشونم.
منبع : charkhesavari.blogfa.com.www