امروزه در مدیریت ترافیک شهری دوچرخه نقش مهمی دارد. امتیاز استفاده از دوچرخه بر همه ما آشکار است. دوچرخه نسبت به وسابل نقلیه دیگر ارزان تر است و نیازی به سوخت ندارد. آلودگی صوتی و زیست محیطی ندارد. فضای کمی اشغال می کند و تعمیر و نگهداری آن آسان است و در صورتی که عمومیت یابد گامی در راه بهبود سلامت جسمی جامعه است. به علاوه اینکه طیف سنی وسیعی را شامل می شود و حوادث آن کم خطرتر است.

ترافیک شهری

کپنهاگ پایتخت دانمارک از نظر شدت استفاده از دوچرخه جایگاه ویژه ای دارد تا اندازه ای که می توان آن را پایتخت دوچرخه سواران نامید. از کتاب زندگی جدید شهری (New City Life) اثر یان گل (Jan Gehl) و همکارانش چند تصویر جالب از رواج استفاده از دوچرخه در این شهر را انتخاب کرده ام. در این تصاویر طیف های مختلفی از شهروندان از زنان، مردان و کودکان و از طبقات شغلی مختلف دیده می شوند. استفاده از دوچرخه در کپنهاگ به اندازه ای است که در ساعات اوج آن ظرفیت مسیرهای ویژه کافی نیست و تعریض آنها در بعضی قسمتها در دستور کار مدیریت شهر قرار گرفته است.

ترافیک و آلودگی هوا از مشکلات اصلی شهر تهران است. گهگاهی می شنویم که برای حل بخشی از این مشکل دوچرخه مورد توجه قرار می گیرد و حتی مسیر ویژه دوچرخه نیز در مسافت محدودی ساخته شده است. که نمونه آن مسیری است در بلوار کشاورز. گذشته از اینکه مسیر بلوار کشاورز بی استفاده است و در حد یک اقدام نمایش باقی مانده است ، دوچرخه نقشی در رفت آمد روزانه شهروندان ندارد و بیشتر یک تفریح یا ورزش است. حضور کم رنگ دوچرخه در شهر دلایل اجتماعی، طبیعی و کالبدی دارد که نقش دلایل کالبدی و طبیعی مهم تر است. تهران کلانشهر بزرگی است که بر دامنه جنوبی کوه های البرز گسترش یافته است. اختلاف ارتفاع جنوب تا شمال شهر حدود 600 متر است و این امر استفاده از دوچرخه را در راستای شمالی- جنوبی مشکل می کند. نحوه پراکندگی کاربری در سطح شهر و بویژه مهاجرت کاربریهای اداری و خدماتی سطح بالا به ناحیه شمالی شهر به شدت این مسأله می افزاید. بدلیل مختصات جغرافیایی خاص نبود تسهیلات لازم از قبیل مسیر ویژه دوچرخه دارای اهمیت کمتری است. اما در مقابل از لحاظ شرایط آب و هوایی به غیر از مدت کوتاهی در تابستان و زمستان در بقیه اوقات سال دما و میزان رطوبت در تهران مانعی برای دوچرخه سواری نیست. در عین حال برای افرادی که محل کار و زندگی آنها نزدیک است دوچرخه می تواند وسیله ای مطلوب باشد که در این زمینه نیازمند کار فرهنگی هستیم. اما می توان امیدوار بود که با تکمیل شبکه مترو، شهروندان بیشتری به استفاده از دوچرخه و مترو ترغیب شوند. برای این کار باید فضای پارکینگ مناسب و سیستم های دوچرخه اجاره ای عمومی را در ایستگاه های مترو طراحی کرد. اگر وسعت ، جغرافیا و بعضی عوامل فرهنگی مانع برای رشد دوچرخه سواری در تهران است در عوض در شهرهای کوچک و متوسط امکان رشد و رواج آن بیشتر است.

می توان تهران را شهر موتور سواران نامید. موتور به قیمتهای مختلفی در دسترس است، بنزین کمی مصرف می کند و محدودیت ورود به طرح ترافیک ندارد. موتور سواران کمتر به قوانین رفت آمد اعتنا می کنند و در ترافیک سنگین شهر از تمام فضای خیابانها و پیاده روها استفاده می کنند. در نتیجه موتور به وسیله رایجی مبدل شده است بوِیژه برای قشرکم درآمد یا آنهایی که محل کار و زندگی اشان در محدوده مرکزی شهر است. موتور برای خیلی از شهروندان ابزار اصلی کسب درآمد است که البته اگر این استفاده با رعایت نکات ایمنی و ترافیکی باشد ایرادی بر آن وارد نیست. اما می بینیم که موتور سیکلت ها ترافیک را آشفته می کنند، صدمات جانی زیادی به بار می آورند و صدای گوش خراش بیشتر آنها آلودگی صوتی را دو چندان کرده است. شخصا موتورهای موسوم به هوندا 125 و کپی های آن را به خاطر صدای زیاد وشکل ظاهریش از بدترین مظاهر شهر تهران می دانم.

 

سايت منبع